راسان ایلام، در سرمای زودرس زمستان،  تنور  انتخابات  روز به روز گرمتر می شود وفضای ” انتخاب ”  سراسر استان را فرا میگیرد ،  بازار شب نشینی های سیاسی  و محفل های خصوصی  پر رونق تر و اجماع های قومی و قبیله ای و رفت و آمد بین بزرگان و سران ایلات ،  پر رنگ […]

IMG-20150808-WA0009

راسان ایلام، در سرمای زودرس زمستان،  تنور  انتخابات  روز به روز گرمتر می شود وفضای ” انتخاب ”  سراسر استان را فرا میگیرد ،  بازار شب نشینی های سیاسی  و محفل های خصوصی  پر رونق تر و اجماع های قومی و قبیله ای و رفت و آمد بین بزرگان و سران ایلات ،  پر رنگ می گردد  تا شاید با انتخاب چهره ای شاخص  اهداف و آرمان ها  سیاسی و اقتصادی  محقق  شده و  گره ای از گره های متعدد  و کور صنعتی،  اقتصادی،  بیکاری،  نبود زیر ساخت ها و راههای نامناسب استان محروم ایلام باز شود. 
اما در این میان یک خصلت بارز هر روز  ” پر رنگ تر” می شود و آن نفوذ و قدرت قبیله و ایل در انتخابات است. با مقایسه ی انتخابات در استان ایلام  با برخی استان های دیگر کشور مان  پی می بریم که تفاوت های بنیادین در شیوه ی انتخاب داریم در حالی که استان های برخوردار و سطح اول کشور  به انتخاب “شایسته”  و ” اصلح کارآمد”  رسیده اند،  ولی متاسفانه ما در حال پسرفت هستیم.

در استان ما،  نامزدهای شایسته و توانمند  و بدون وابستگی ایلی شانس کمتری برای انتخاب شدن دارند  و باید دو سد مهم را  پشت سر  بگذارند. 
سد اول تایید صلاحیت توسط هیات های نظارت است،  که در این مرحله افراد شاخص و توانمند،  فقط به صرف فعالیت های جناحی و اصلاح طلبی کنار گذاشته میشوند. 
سد دوم هم آفت  “قبیله گرایی”  مدرن و امروزی در استان  می باشد که تا فرد وابستگی به قبیله  و یا ایلی  بزرگ  نداشته باشد،  احتمال رای آوری او کاهش می یابد.
ابنجاست که خطر این جمله مهم احساس می شود :قبیله یعنی یک نفر، در اینجا شایستگی و لیاقت در درجه چندم قرار دارد و وابستگی ایلی حرف اول را میزند.
نگاهی به انتخابات ادوار مجلس  نشان از  ورود چندین نماینده از ایلات مختلف با تاکید بر رای ایلی  به مجلس دارد  که فقط به صرف قبیله وارد مجلس شده اند..
تحقق شعار، بنه رای از قبیله خودمان و سربار آن از سایر قبایل از مهمترین عملکردهای قبایل است.
نامزدها در قبیله خود فعالیت وتلاش  خاصی برای انتخابات نمی کنند و تمام فعالیت  خود را مصروف سایر قبایل می کنند.
هر کدام از افراد ایل  همچون کاندید اصلی راهی سایرقبایل می شوند و از هر  راهی سعی می کنند تا بر آرای کاندید قبیله اضافه نمایند عیب کار در جایی  بروز می کند  که کاندیدای راه یافته به دور دوم  و دارنده  بالاترین رای استان  ،  در فلان قبیله کمتر از ۵۰  رای کسب می نماید  و فردا در زمان راهیابی به مجلس،  می تواند  خود را  از پاسخگویی به  مطالبات آن قبیله  بی مسوولیت می بیند.
در قرن ۲۱و در حالی که دموکراسی در جهان حرف اول را می زند  و دنیا به اتاق شیشه ای تشبیه می شود،  در اینجا و در ایلام ما،  حتی نخبگان و سیاسیون  مجبورند پشت سر طایفه و ایل حرکت کنند.  گروه بندی های سیاسی  و چپ و راست و اصول گرا و اصلاح طلب  بی معنا می شود و تعلق سیاسی حذف می گردد.  دشمنی و.کینه  در بین اعضای طوایف از بین می رود و تعصب قبیله ای جایگزین همه ی امور می شود.
ایوان، چوار،  شوهان ، ملکشاهی،  هلیلان، سیروان،  خزل،  آسمان آباد و… از مهمترین وتاثیرگذارترین قبایل استان می باشند که رای قاطع و خالص و بدون چون چرایی به کاندید معرفی شده ایل می دهند. 
حال این سوال مطرح میشود که شایستگی و لیاقت  چه می شود؟؟در چه زمانی استان از این شرایط عبور می کند و افراد توانا و شایسته امکان رقابت سالم پیدا می کنند؟
خواص و نخبگان استان هم توان شنا کردن برخلاف جریان آب را ندارند و مجبورند که با تعصبات ایلی همراه شوند و.گرنه استخوان های آنها تحت فشار افکار عمومی خرد می شود و از چشم مردم می افتند…
این دور تسلسل تا کی ادامه  دارد؟؟ در چه زمانی استان ایلام  از این آفت بزرگ رهایی می یابد؟؟همه باید دست به دست هم دهیم و از این سد بزرگ بگذریم… 
فرهنگ سازی،  شایسته پروری،  تلاش رسانه ها،  فعالیت نخبگان،  وارد کردن بزرگان ایلات در تصمیم گیری های کلان  ،  تلاش و کوشش همه نامزدها و…… از مهمترین راههای غلبه بر این آفت خودساخته و ریشه دار است.

نویسنده: مجتبی شیرخانی