راسان ایلام، یک هفته به نام معلول فرصتی محدود برای گرامیداشت یاد تمام کسانی است که نیاز به من و تو دارند. نیازی که نه مادی باشد و نه ترحم، بلکه درک یک واقعیت در جامعه ی امروز که رشد و شتاب تحولات صنعتی چنان بی رحمانه ارابه ی مرگ آفرین خود را بر بیشتر […]

download

راسان ایلام، یک هفته به نام معلول فرصتی محدود برای گرامیداشت یاد تمام کسانی است که نیاز به من و تو دارند. نیازی که نه مادی باشد و نه ترحم، بلکه درک یک واقعیت در جامعه ی امروز که رشد و شتاب تحولات صنعتی چنان بی رحمانه ارابه ی مرگ آفرین خود را بر بیشتر ارزش ها و هنجارها می تازاند که صدای خرد شدن استخوانهای آنها گوش فلک را کر کرده است ولی همه از آن غافل هستیم.

آیا وجود یک هفته به نام هفته معلولان و گرامیداشت آن و نصب تابلو و پلاکارد ؛ برای ما کافی است ؟

با نگاهی به گستره پوشش بهزیستی در میابیم که اقشار وسیعی از مردم به انحاء مختلف با این نهاد حمایتی درگیر هستند و کارکرد این نهاد اجتماعی بسی بیشتر از اکثر نهادها و ادارات است و آن هم اقشاری که هرکدام مشکلات خاص خود را دارند و مدیریت آن ها کاری سخت  و ناشدنی است.چه باید کرد؟هرکسی باید به این سوال پاسخ دهد که برای کمک به(بهزیستی) چه کرده است؟

جامعه ایران جامعه ای است با حجم وسیعی از معلولیت ها  که  جامعه سنتی  و گذار را به جامعه صنعتی و مشکلات خاص را ایجاد کرده است. اگر از همه مقوله های تحت کنترل و نظارت بهزیستی؛ فقط نگاهی به معلولیت و اقسام آن بندازیم ؛آن وقت متوجه حجم کار و عملکرد  اداره ی بنام بهزیستی و انتظارات معلولان خواهیم شد. 

جامعه قبل از آنگاه نگاهی ترحمی به معلول داشته باشد باید بپذیرد که معلولیت یک واقعیت و بخشی از جامعه است که خیلی از خانواده ها در اشکال مختلف با آن مواجه هستند .پس باید نگاهمان را اصلاح کنیم و معلول را بعنوان قشری همنوع پذیرا باشیم ؛ بخصوص ما که ایرانی  و صاحب اشعاری مانند بنی آدم اعضای یکدیگرند هستیم ونباید از محنت دیگران بی غم باشیم .

خودمان را لحظاتی جای معلولان خاص  قرار دهیم و ببینیم که چه می طلبیم .آیا دوست داریم که همنوعمان با تکبر و غرور خاص اسکناسی مچاله شده و بی ارزشی را به سمت مان پرتاب کند و یا از سر ترحم دستی بر ویلچر مان بزنند و چند متر به جلو پرتمان کنند.

نهادینه شدن معلولیت بعنوان یک واقعیت و تلاش خردمندانه و ارزش مدار جامعه سبب می شود تا یک معلول خود را به عنوان عضوی هدفمند  از جامعه قلمداد کرده و در ایفای نقش خود کوشا تر باشد وازطرفی بی توجهی جامعه سبب ایجاد یک بحران اجتماعی و طرد شدن و عقده شدن رفتار می شود  و به اشکال ناهنجار بروز می کند.

امروزه جامعه جهانی معلولیت را بعنوان واقعیت انکار ناپذیر پذیرفته است  از استخدام معلولان در ادارات و شرکت ها تا برگزاری مسابقات ورزشی در بالاترین سطح ممکن المپیک و جهانی ؛ همگی نشان از عزم جامعه جهانی برای حل این معضل است.پس ماهم باید این حرکت را از شعار و پلاکارد خارج و به مرحله عمل برسانیم و  معلولان را بعنوان واقعیت های جامعه بپذیریم و در هر جا با سعه صدر و بینش والای ایرانی .اسلامی خودمان  این پدیده نوظهور را در جامعه حل کنیم

مجتبی شیرخان، نویسنده