راسان خبر/افراد داخل پارک که از سبد غذا و زیر انداز آنها مشخص است مسافر هستند پشت به او نشسته و برای در امان بودن نگاه کودکان خود از این صحنه ها تلاش می کنند.

ایلام، پایگاه خبری راسان خبر؛ چهره ی او دیگر برای افراد داخل پارک آشنا بود. گونه های گود رفته، فک کشیده و سیاهی دور چشمانش توجه هر عابری را به خود جلب می کند. انگشت شست پای راست او از گوشه ی کفش فوتبالی کهنه بیرون و به زمین کشیده می شود. چشمان قرمز او نشان از وضعیت وخیم جسمانی وی دارد.

نای جمع کردن خودش را ندارد. هر از گاهی روی چمن پارک نشسته و یا ناتوان دراز می کشد. سیگار را به زور لای انگشت خود نگه داشته است. می خواهد هر طوری که شده خود را به انتهای پارک برساند.

افراد داخل پارک که از سبد غذا و زیر انداز آنها مشخص است مسافر هستند پشت به او نشسته و برای در امان بودن نگاه کودکان خود از این صحنه ها تلاش می کنند.

سرانجام خود را به پاتوق که قبل از او دو نفر دیگر آنجا بساط مواد کشیدن را پهن کرده بودند می رسد. با لبخندی عاجزانه و از روی اجبار به هم سلام می کنند. دندان های سیاه و از پایه شکسته و جرم گرفته نشان از سابقه ی بالای آنها به اعتیاد دارد.

بدون توجه به اطرافیان مشغول کشیدن مواد می شوند. چند دقیقه بعد پسر بچه ای حدود ۱۰_۱۱ ساله با چهره مضطرب و نگران به جمع آنها اضافه می شود. انگار دانش آموز است. کمی آنطرف تر جایی را برای خود پیدا می کند. از کوله پشتی همراه خود بسته ی سفید رنگ بیرون می آورد و با ریختن روی زر و ورق با میله شروع به کشیدن می کند.

گویا این قسمت از پارک که زیاد هم از دید عموم پنهان نبود و با خیابان اصلی چند متر بیشتر فاصله نداشت مکانی امن برای معتادان است که یکی پس از دیگر خود را به اینجا میرسانند.

ساعت به ظهر نزدیک و تعداد مسافران سبد به دست بیشتر می شود. رفتگر پارک مشغول جمع آوری برگ های روی زمین است. به محل که نزدیک می شود آه عمیقی می کشد. دستمال یزدی را از جیب خود بیرون می آورد و چشمانش را با آن پاک می کند.

پسربچه از محل فاصله می گیرد و با نشستن بر روی صندلی فلزی پارک با بی حوصلگی یک نخ سیگار از پاکت بیرون می آورد و شروع به پوک زدن می کند. دستان ظریف او هنوز برای لمس مشقت های زندگی خیلی کوچک بود اما دیگر الوده ناملایمت های زندگی شده است.

نام او سبحان و فرزند طلاق است. مادرش به خاطر اعتیاد از پدرش جدا و در سن سه سالگی او را به مادر بزرگش سپرده اند. او حالا ۱۲ سال سن دارد و تنهاتر از گذشته به دام اعتیاد مبتلا شده است.

احمدی(مستعار)از کمبود عاطفه و از سن ۱٠ سالگی به اعتیاد روی آورده و اولین بار با دوستانش سعید و ساسان در جشن تولد، طعم مواد را تجربه و حالا بدور از چشم مادر بزرگ برای کشیدن مواد به پارک می آید و چند ساعت از روز را در این مکان ناامن سپری می کند.

وی در گفتگویی با خبرنگار ما می گوید؛ چندبار با دوستانم پشت مدرسه سیگار کشیدن رو تجربه کردم. اوایل دچار تنگی نفس شدم. بعد از مدتی خوشم آمد و حالا روزی ۵ نخ سیگار دود می کنم.

چه طور معتاد شدی؟ چندبار فردی به نام قادر(اسم مستعار) که حدود ۴۵ سال سن داشت مجانی مواد مخدر به ما داد و رفته رفته مشتری او شدیم!

چه موادی مصرف می کنی؟ اوایل حشیش. حال هم هروئین..

مواد را از کجا تهیه می کنی؟ به راحتی. همینجا! همین حالا اطراف ما چند نفر مواد فروش هستند!

پول خرید مواد را از کی می گیری ؟ از مادر بزرگم به بهانه خرید دفتر و خودکار! حامی هم دارم ماهیانه مقداری به حسابم واریز می شود. از هم کلاسی هایم هم دزدی می کنم..

با مادر بزرگت تنها زندگی می کنی؟ اره. با عصا راه میرود! شب ها از درد ناله می کند. دلم برای او می سوزد اما خودم بیشتر به دلسوزی نیاز دارم!

دوست داری ترک کنی؟ نه! با مواد دوست شدم. لااقل حالا دیگر تنها نیستم.!!

چه آرزویی داری؟ پدر و مادرم دوباره با هم زندگی کنند و من هم کنار آنها باشم..

از والدین خودت خبر داری؟ مادرم معلم هستش چند ماه یکبار بهم سر میزنه و پول تو جیبی بهم میده. پدرم بندر کار میکنه. از او خبر ندارم.

برای  آینده ات برنامه ی داری؟ بهم پیشنهاد مواد فروشی داده شده. قبول می کنم چون به پول نیاز دارم!

حرفی برای گفتن داری؟ (با بغض ) پدر و مادرها اگر از مشکلات هم خبر دارند بچه دار نشوند که عاقبت فرزندان انها مانند من شود..

با رفتن سبحان، رفتگر پارک، مشهدی سلمان محمودی (مستعار) به من نزدیک شد و سفره دلش را برایم باز کرد. با گریه از فرزندانش گفت؛ سه تا دختر دارم. دختر بزرگم ۲۱ سال سن دارد و معتاد شیشه است.

او افزود؛ سارا(مستعار) دوران دانشجویی به دام اعتیاد مبتلا می شود. با گریه( برای او آرزوهای بسیاری داشتم اما حالا شاهد از بین رفتن او هستم..

مشهدی سلمان (مستعار) ادامه داد؛ چندین باره دخترم را برای ترک به کمپ فرستادم اما فایده ی نداشت. به محض برگشت دوباره شروع به کشیدن کرد..

او با بغض می گوید؛ با زحمت کار می کنم. بیشتر روزها تا نصف شب خیابان ها را جارو می کشم. همه ی تلاشم این بوده که لقمه حلال سر سفره خانواده ام باشد. نمی دانم چه گناهی مرتکب شده ام که دخترم گرفتار این درد شده است.

آقای محمودی ( مستعار) عنوان کرد؛ اکثر وقت ها این پارک را نظافت می کنم. در روز افراد زیادی برای کشیدن به این اینجا می آیند. بین آنها دانش آموز است.

وی افزود؛ بعضی وقت ها معتادان اینجا با هم دعوا می کنند و همدیگر را با چاقو می زنند.. بعد از چند دقیقه با همان حالت شروع به کشیدن مواد می کنند.

مشهدی سلمان (مستعار) گفت: اوایل که همسرم به رفتار مشکوک سارا (مستعار) شک کرده بود او را تعقیب کردیم و متوجه اعتیاد او شدیم..

او ادامه داد: برای بی کسی دخترانم دلم می سوزد اما کاری از دستم بر نمی آید…

آقای محمودی ( مستعار) در پایان با بغض گفت: من دیگر باید بروم حالا دخترم برای پول مواد زندگی را از خانواده ام حرام کرده است..

مصرف مواد مخدر در نوجوانان و کودکان بسیار نگران کننده است

یک روانشناس در گفت و گویی می گوید؛ اعتیاد نوجوانان مسئله ای جدی است که باید مورد توجه واقع شود. در بسیاری از موارد، نوجوان مواد مخدر را امتحان می کنند، اما هنوز به آن اعتیاد ندارند. این مسئله لزوم هوشیاری والدین را نشان می دهد.

او افزود: مصرف مواد مخدر در نوجوانان و کودکان بسیار نگران کننده است و با اثرات بلند مدت شناختی و رفتاری همراه است، چراکه مغز نوجوانان هنوز در حال رشد است.

وی بیان داشت: متاسفانه سن مصرف مواد مخدر به زیر ۱۸ سال رسیده است، به طوری که حتی در برخی از آمارها عدد ۱۲ سال نیز به عنوان سن شروع اعتیاد ذکر شده است.

این روانشناس عنوان کرد: سن مصرف مواد مخدر تا حد زیادی کاهش داشته است. والدین باید در سنین نوجوانی و جوانی مراقبت بیشتری از فرزندان خود به عمل آورند.

وی در پایان اظهار داشت: هیچ چیز بهتر از آگاهی از عوارض و آسیب های مواد مخدر نمی تواند از اعتیاد نوجوانان پیشگیری کند.

کد خبر/۸۴۱۱۱

  • نویسنده : سمیه آذرمهر، فعال رسانه ای ایلام