عادل الجبیر ، وزیر امور خارجه عربستان یکشنبه شب در کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد کارکنان سفارت ایران ظرف ۸۴ ساعت باید خاک عربستان را ترک کنند.

IMG-20160110-WA0002

راسان خبر؛ حمله به سفارت خانه و مراکز دیپلماتیک بر خالف حقوق و عرف بین الملل است و در کنوانسیون های مختلف عملی مذموم و ضد دیپلماتیک شمرده شده و در نظر اکثر کشورها مبادرت به این اقدامات امری خلاف شئون و شخصیت بین المللی است دولت ها وظیفه دارند حمله و شورش بر علیه دیپلمات ها و سفارتخانه ها که امری غیر قانونی تلقی  می شود  از بروز چنین اعمال ناپسندی ممانعت کنند.

به اعتقاد اینجانب این قانون شامل دولت های دمکراتیک و دارای شخصیت حقیقی و حقوقی دیپلماتیک است نه جاسوس خانه ها و سوراخ موش های مرتجعین عرب، که تمام هم و غم آنها توطئه،اهانت،نفاق،حمایت و پرورش تروریسم،خدمت به رژیم صهیونیستی و سرکوب گری ملت خویش است .

بایستی اقداماتی شایسته و الزم در برابر توطئه های سعودی ها که محصول نامشروع ازدواج امریکا و بریتانیا است انجام گیرد. مردم خشمگین ایران پس از خبر مرگ آیت الله نمر در اکثر شهرهای بزرگ،بلاخص مشهد و تهران در مقابل سفارتخانه و کنسولگری عربستان در این دو شهر راهپیمایی اعتراضی انجام دادند که متعاقب آن آسیب هایی به نقاط دیپلماتیک و کنسولی این رژیم مرتجع وارد آمد.

بنده این عمل را نه محکوم می کنم نه تایید.ولی شخصا در مقام یک ایرانی شیعه با توجه به گرایشات و جهت گیری های درونی خود پس از شنیدن این خبر موجبات شادی برایم فراهم شد و چه بسا عربستان پس از جنایات های فرودگاه جده،مسجد الحرام،کشتار منا به این ضرب شست نیازمند بود اما حمله به سفارتخانه هاو عدم کنترل خشم مردم در بلند مدت باعث تشدید بحران خواهد شد.و اثار سوء بر شخصیت بین المللی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در روابط بین المللی را به دنبال خواهد داشت.

البته در این بین نیروی امنیتی کشورمان دیرتر وارد عمل شدند چرا که امکان داشت این حرکت، اتفاق بدتر و خطرناکتری را رقم میزد.اشخاص دیپلماتیک آسیب جانی می دیدند آنگاه ضربه ای به پرستیژ بین المللی ایران وارد می شد و به تبع آن دستگاه دیپلماسی؛ چه بسا کارمندان دیپلماتیک و سفرای ایران در کشورمتخاصم موردتهدید قرار گرفته و اقدام متقابل در موردآنهاصورت می پذیرفت ولی عملی متقابل و خطرناک تر در یمن تحت سکوت رسانه ها و داعیان حقوق دیپلماتیک بوقوع پیوست که در این حمله خساراتی هم به سفارتخانه ایران در صنعا واردآمد.

به هرحال روند تحوالت نشان می دهد سناریو و بازی جدیدی شروع خواهدشد که یکی از سکانس های آن قطع روابط دیپلماتیک عربستان و عناصر مزدور و وابسته آنها “کشورهای ذره ای عرب” است که در دستورکار ارتجاعیون قرار گرفته است. به نظرمی رسد بهتر آن بود که قبل از اقدام عربستان به قطع روابط ؛ ایران اقدامی پیش دستانه می کرد چرا که اکنون رژیم سعودی ژست حق به جانب دارد ما که از هیچ کدام ازتوطئه های عربستان مصون نماندیم” از کشتارحجاج در سال ۱۳۶۶ تا منا۱۳۹۴” و بیشترین تعداد کشته ها را دادیم.

آری،  عربستان دست پیش را گرفت تا پس نیافتد. آیا این برای ملتی باسابقه تمدنی چندهزار ساله مصیبت نیست که بحرین استان ساحلی ایران در خلیج پارس که در سال ۱۳۵۰در یک رفراندم فرمایشی از ایران جدا شده بود با ایران قطع رابطه کند و جیبوتی که در زیر ذره بین نیز مشخص نمی شود برای ایران طاقچه بالا بگذارند و دیگر ارتجاعی های منطقه…بحران فراخواندن سفرا و قطع رابطه با ایران دستاویز و بازی جدید سعودی ها برای ضربه به ایران خواهد بود و ز این پس بحران فراگیرتر خواهدشد و اکثر کشورهای بی خاصیت اتحادیه عرب جبهه ضدایرانی خویش را تقویت می کنند.

باراک اوباما در اظهار نظری جالب توجه مسئولان عربستان را مورد خطاب و عتاب قرار داده است ” با مسئولیت خودتان ریسک کنید” بر این اساس دیدگاه غرب با ایران تقریبا یکسان است. هدف ریاض ورود به مقابله با ایران است همانگونه که فیلیپ گوردون دستیار سابق اوباماعقیده دارد قطع روابط عربستان با ایران عامدانه و پیامی به واشینگتن است.

با این عمل؛ تنور سعودی ها داغ تر می شود و سفره خود را به عداوت با ایران رونق می بخشند. آنچه محرکی برای این ابراز دشمنی است تحولات  یک دهه اخیر جهان عرب است که سعودی ها را به تنگ آورده است در عراق بغداد را که آلوده بر ریاض برای کل جهان عرب مهم است و جایگاه خاصی دارد در چنگال ایدئولوژیکی ایران است. درلبنان باپیروزی حزب الله در جنگ با اسرائیل در سال ۲۰۰۶  ضرب شست ایران را به خوبی حس کردند و خاورمیانه امریکائی نیز به خیالی خام تبدیل شد.

در یمن؛ عربستان به سان خری در گل و دام ایران گیر کرده است. در سوریه مهلک ترین ضربه ایران در قالب محور مقاومت به عربستان وارد آمد. با کشته شدن زهران علوش فرمانده گروه تروریستی جیش الحرام” در مقاله قبلی در زمینه ارتباط تنگاتنگ هالکت علوش با اعدام آیت اهلل نمر تحلیلی به عمل آوردم که واکنش کارشناسان و تحلیلگران برجسته ای را در کشور بر انگیخت و این ادعا را جالب توجه و مثبت خواندند و البته شایسته توجه و بحث بیشتر دانستند.

در این بین  سوالاتی فکر مردم را با خود درگیر نموده اس که جوابی قانع کننده را طلب می کند.

آیا الزم وشایسته نبود که واکنشی سریع و پیش دستانه تر در قطع روابط با این کشور  انجام می دادیم؟

آیا بهتر نبود ایران در قطع رابطه با رژیم سعودی پیشگام می شد؟

قطعا اگر عربستان چنین ضربه هایی را از طرف کشور ما متحمل می شد آیا به این آسانی ها آرام می گرفت؟

چراحج را تحریم نمی کنید و عوایدش را صرف مسکین و فقرا نمی کنید؟

آنها با اندک ترین ضربه از جانب ملت ایران این واکنش را نشان دادند اما ما با چندهزار کشته ایرانی در حادثه منا برخوردمان چه بود؟

متاسفانه بعضی با سطحی نگری وقوع رویارویی  عربستان با ایران را حتمی می خوانند که البته این ادعا بلوف مضحک عربی است که فکر کردن به آن نیز شایسته استهزا است.” در مقاله بعدی احتمال رویارویی ائتلاف عربی را به چالش خواهیم کشید. روزنامه معروف نیویورک تایمز چنین نوشته است: درحوادث اخیر افکار عمومی جهان با ایران همراه است و چند دیپلمات برجسته غربی در اروپا و امریکا معتقدند که این تنش ها به سود عربستان نیست و این کشور را منزوی می کند. بله واقعیت این است انزوای ریاض عامل اصلی گستاخی های  این کشور با ایران است چرا که عادی سازی روابط ایران با غرب کابوس دهشتناک وهابی هاست.

محمدرضایوسفی، تحلیگر مسائل استراتژیک